دیگر زمان زلف پریشان، گذشته است

تاریخ مصرف دل انسان، گذشته است


در عصر ما فجیع تر از طرح تیر و قلب

عکس گلوله ای است که از نان، گذشته است


در چشم من که "حال" ندارم بدون فال

"آینده" نیز از تو چه پنهان "گذشته" است


باور نمی کنم که جهان جای جام جم

از معبر تفاله ی فنجان، گذشته است


دنیا جهنمی ست که در روز سرنوشت

تصویرش از مخیله ی شیطان، گذشته است


شاعر: غلامرضا طریقی