لمس ممنوعه

لب بر لبت می گذارم

تا تمام کلمات ممنوعه را

بی آنکه گفته شوند

بی آنکه شنیده شوند

لمس کنی

 

شاعر: افشین یداللهی

از مجموعه "مشتری میکده ای بسته"

چنگ عشق

ته مانده ای از عشق تو باقیست

اما

عشق

دیگر

نه چنگی به دل من می زند

نه

تو

 

می خواهم

با آن

سال ها دوستت بدارم

 

شاعر: افشین یدالهی

راه آینــه

همیــن کــه گــاهــی دنیــا رو بــا چشمــای تــو مــی بینــم

همیــن کــه چشــم بــه راه تــو، میــون آینــه مــی شینــم


بــازم حــس مــی کنــم زنــده ام

بــازم حــس مــی کنــم هستــم . . .


شاعر: افشین یدالهی

ادامه نوشته

غــروب امیــد

خیــال نکــن،

اگــر بــرای کســی تمــام شــدی ،

امیــدی هســت!


خورشید،

از آنجــا کــه غــروب مــی کنــد؛

طلــوع نمــی کنــد . . .


شاعر: افشین یداالهی